۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

اسناد جدید ویکی لیکس: احتمال شورش آذری ها






یک بحران بالقوۀ داخلی به اقلیت بزرگ آذری مربوط می شود که تقریباٌ سی درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند. یک سند آمریکایی از باکو که در ویکی لیکس منتشر شده از در معرض تهدید بودن ایران با توجه به شورش احتمالی آذری ها یاد می کند. یک سند تعجب آور که دولت آذربایجان در باکو به آمریکایی ها ارائه کرده بسیار صریح تراست.
در پیام محرمانه ای ازسال 2007 سفارت آمریکا یک ترجمۀ دقیق را از جمله برای سیا می فرستد. اگراین سند اصل باشد طرح سپاه را نشان می دهد خطاب به دفتر رهبر انقلاب. طبق این سند ایران نگران جدایی آذری های خود است و می خواهد جمهوری آذربایجان را که متحد آمریکاست بی ثبات کند: با قید: «کاملاٌ محرمانه» و «برای اقدام فوری»، درحالیکه تاریخ ناخواناست، با سرنامۀ سپاه درسند می آید: «با توجه به افزایش فعالیت های جدایی طلبانۀ پان ترکیست ها در جمهوری اسلامی، به ویژه در مناطق آذری نشین، اقدام عاجل شما برای مبارزه با فعالیت های جدایی طلبانه در شمال غربی کشورمان با ضروری است تا از این بخش ها دفاع شود. «باید» این جنبش ها را به عنوان عوامل ضد مذهب وابسته به قدرت های خارجی «قلمداد کرد» تا بدین وسیله ما این بار نیز این با چنین روشی از شور و هیجان مذهبی که به وفور در مردم ما یافت می شود سود بریم. (.. ) از اینرو ضروری است که شما کسانی را در جمهوری آذربایجان مأمور کنید که دریکی از روزنامه ها (طبق سند چند کلمه ناخواناست) دین، و بهترین کار این است، شخصیت های محبوب اسلام را مورد اهانت قرار دهند، ازجمله پیامبر (درود خدا براو).»


نامه را سرتیپ پاسدار یوسف شاکری امضا کرده است. در سند منتشرشده در ویکی لیکس آمده بدون اطلاع دقیق از اصل نامه نمی توان گفت آیا صحت دارد یا نه.
قايناق


تورك سسي : هفته نامه طرح نو دقيقا با نام هاي مستعارهمين كار را انجام مي دهد. نويسنده هاي ساتقين هفته نامه طرح نو در باكو صاحب امتياز مجله اي هستند كه دائما به دين اسلام توهين مي كنند و در هفته نامه طرح نو به  توهين هاي خود در مجله باكو اشاره كرده و دولت جمهوري آذربايجان را بي دين مي نامند! از سايت هاي اينترنتي نيز مي توان به سايت تابناك كه متعلق به محسن رضائي هست اشاره كرد. 
نقطه جالب مسلط نبودن عوامل هفته نامه طرح نو به زبان توركي هست. در يكي از روزنامه هاي باكو مقاله اي در مورد حضرت محمد (ص) چاپ شده بود كه صفت قورخونج ( نترس) به ايشان داده شده بود. هفته نامه طرح نو قورخونج را ترسو معني كرده بود! 
عوامل دولتي نيز كه منتظر چنين حركتي از روزنامه هاي باكو بودند بلافاصله با جمع كردن عوامل خود فروخته سانديس بگير! در مقابل كنسول آذربايجان به اين مقاله اعتراض كردند! اما جمعه تبريز نيز نامه تهديد آميزي به كنسول جمهوري آذربايجان ارسال كرد و كاردار جمهوري اذربايجان در جواب نامه نوشته بود لطفا از افراد با سواد براي ترجمه روزنامه هاي باكو استفاده كنيد!!!
بلافاصله پس از انتشار نامه كنسول ، مانور صدا و سيما استان آذربايجان شرقي روي اين خبر به پايان رسيد و پارچه هايي كه در سطح شهر براي جمع شدن و اعتراض كردن به كاردار كنسول آذربايجان براي دومين بار نصب شده بود شبانه جمع آوري شد !!!
امسال در نمايشگاه مطبوعات استان غرفه هفته نامه طرح نو شاهد اعتراضات شديد مردم آذربايجان بود و حتي دقايقي روند عادي نمايشگاه مختل شد اما غرفه دار كه يك خانم بود در جواب اعتراض مردم و با كلمه بولمورم ( نمي دانم !) در مقابل مردم مقاومت مي كرد! بر خلاف ساير روزنامه ها و مجله ها اثري از نويسندگان در غرفه طرح نو ديده نمي شد!!!

بازيگر و كارگردان كثيف

چهره ای که در تصویر مشاهده می کنید مربوط به یکی از بازیگران و کارگردانان کثیف ایرانی است

ایشان کسی نیست جز " سعید آقا خانی "

در سال نوروز سال 1388 سریالی برای تلوزیون ملی ایران تحت عنوان " عید امسال "

ساخته و پخش نموده بود .

هاشم چاووشی بازیگر معروف آذربایجانی پس از مدتی افشاگری کرد که همین آقای نامحترم

(سعید آقا خانی ) در زمان ساخت آن سریال از هاشم چاووشی خواسته بود :

با لحن تورکی در این سریال نوروزی نقش ایفا کند !

و هزینه خیلی خوبی هم برای این کاری آقای چاووشی در نظر گرفته بود.

اما هاشم چاووشی اعلام می کند من یا به زبان خالص ترکی حرف می زنم

آن هم با خیلی افختار یا با زبان فارسی خالص حرف می زنم.

که این سخن هاشم چاووشی موجب شد تا ایشان در آن سریال بازی نکنند.

هم اکنون فیلم سینمایی تحت عنوان :

هر چی خدا بخواد

 در سینما 29 بهمن تبریز

در حال اکران است.

ما تورک ها این فیلم را تحریم خواهیم کرد.

عزیزانی که به آقای هاشم چاووشی دست دسترسی دارند ضمن تشکر از ایشان

این حرکت را محکوم نمایند.


۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

شهرداری تبریز 2 - مس 1

گل‌ها: رودريگز(19)، پيرزاده(58) براي شهرداري، دهنوي(57) براي مس
ورزشگاه يادگار امام تبريز، تماشاگر 2هزارنفر
داور: محمد حسين اسدي
اخطار: فخرالديني، پولادي(مس)، مارسيو(شهرداري)
شهرداري: مسعود همامي، علي انصاريان، مارسيو رودريگز، حبيب گرداني، رسول پيرزاده، كارلوس ادواردو، رسول عليزاده، محمدرضا طهماسبي، بابك حاتمي(82 محمدرضا زينال‌ خيري)، وريا غفوري،‌ دوسانتوس(78 علي كريمي)
سرمربي: حميد درخشان
مس: عليرضا قديري، فرهاد سالاري، پيروز قرباني، شجاع خليل‌زاده، ميلاد فخرالديني، فرزاد حسين‌خاني، محمد منصوري(72مصطفي يوسفي)، مهرداد پولادي، لوسيانو ادينيهو(66 احمد حسن‌زاده)، قاسم دهنوي(84 سيدفراز فاطمي)، وحيد امرايي
سرمربي: صمد مرفاوي
شرح گل‌ها:
1ـ0(شهرداري): دقيقه 19 ضربه كاشته از فاصله 40 متري و شوت تماشايي مارسيو رودريگز دروازه تيم مس كرمان را فرو ريخت.
1ـ1(مس): دقيقه 57 پاس پشت پاي پولادي به منصوري و پاس عرضي اين بازيكن قاسم دهنوي را در موقعيت خوب قرار داد و ضربه سنگين اين بازيكن گل تساوي مس را به ارمغان آورد.
2ـ1(شهرداري): دقيقه 58 به دنبال ضدحمله روي دروازه مس توپ برگشتي در پشت محوطه جريمه نصيب رسول پيرزاده شد و شوت سنگين اين بازيكن در زاويه راست به تور نشست.
بهترين بازيكن: با توجه به اينكه اين بازي، بازي ضربات كاشته و ضربات ايستگاهي بود ومس  سهم زيادی از اين ضربات داشت ، مسعود همامي  که با درخشش خود كه بارها مانع از به ثمر رسيدن اين ضربات شد، بهترین بود.
اتفاق ويژه: با توجه به ريزش برف شديد در 24 ساعت گذشته حدود 18 ساعت كار براي تميز كردن و آماده كردن زمين صورت گرفته تا بازي نهايتا با 40 دقيقه تأخير انجام پذيرد.

پخش فیلم تظاهرات مردم تبریز در یکم خرداد 85 پس از چند سال تاخير !

پخش این تظاهرات در این برهه از زمان نشان دهنده ترس حکومت از رسیدن توفان اعتراضات مصر به ایران بویژه آزربایجان است.آنها سعی کرده اند دوباره اقتدارشان را به رخ مردم بکشند و یادآوری کنند که ما اعتراضات را سرکوب کرده و آن را توطئه بیگانگان خواهیم نامید! مطمئنا حکومت مطالعات جامعه شناسانه ای در جامعه دارد و سیگنالهایی دریافت کرده که آمادگی جامعه برای اعتراضات را نشان می داده و خواسته از وقوع هر حرکت اعتراضی پیشگیری کند.

وحدت برای همه است . برای ترک و فارس ،عرب و عجم ...

پخش فیلم تظاهرات مردم تبریز در یکم خرداد 85 در اعتراض به آپارتاید برای اولین بار در بخش اخبار شبانگاهی مورخه 13/11/89

28 صفر امسال وفات پیامبر اکرم (ص) مصادف شده است  با دومین روز از دهه فجر انقلاب اسلامی.

برای همین منظور بخشی از اخبار شبانگاهی امروز به برنامه ای  با عنوان "" پیامبر اکرم (ص)و وحدت اسلامی ""  اختصاص داده شده بود.

در این برنامه ابتدا فیلمی از امام خمینی پخش شد که می گفتند: وحدت برای همه است . وحدت ترک و فارس ،عرب و عجم ندارد .وحدت برای اسلام است ...

پس از این فیلم بلافاصله تصاویر اعتراضات صدها هزار نفری ملت آذربایجان و تبریز نشان داده شد و طبق معمول گزارشگر محترم افزایش تحرکات تجزیه طلبانه در میان اقشار قلیل اذربایجانی را با پشتوانه دشمنان اسلام در هم پیچید و برای اثبات آن فیلم اعتراضات نیمه شب 1خرداد 85 را همپخش کردند و به خیال خودشان با اینکار توانستند به آذربایجانی ها بفهمانند که آن صدها هزار نفر شما ها نبودید، عده ای فریب خورده بودند که از دشمنان این مملکت و اسلام تغذیه می شوند و باز از اسلام و پیامبر و امام خرج کرده و در کمال پررویی جوانان آذربایجانی را به وحدت دعوت کردند.

سپس برای اثبات وجود وحدت اسلامی بین آذربایجانی ها (؟) با ایشان  آن سیاه بازی  قلابی را که 7خرداد 85 به پا کرده بودند نمایش داده، اینبار نیز همچون همیشه از بیداری امت اسلامی و آذربایجان سخن گفت.همان راهپیمایی که در اعتراض به روزنامه ایران که نسخه پیچش حاج آقا آقازاده بود(رئیس دادگستری استان) بود  و تدارکاتچی آن حاج آقا شبستری(امام جمعه تبریز ) و سیاهی لشکر اندکش هم از بسیج نواحی استان تامین می شد.همان که از جلوی مصلی شروع شد و در میدان ساعت به پایان رسید!!!همان راهپیمایی که حتی نتوانست به تعداد تماشاچیان بازی های تیمهای دسته یکمی تبریز هوادار برای خود دست و پا کنند

مرجع مظلوم آیت الله شریعتمداری

مرجع مظلوم آیت الله شریعتمداری که توسط جمهوری اسلامی به حبس و بعدا حبس خانگی محکوم شد وبه بهانه همکاری با کودتا چیان و صادق قطب زاده از مرجعیت خلع شد
3538870.jpg
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شریعتمداری ره
آیت الله سید محمّدکاظم شریعتمداری (زاده ۱۵ دی ۱۲۸۴ – مرگ ۱۴ فروردین ۱۳۶۵ تهران) در تبریز متولد شد.
بعد از مرگ آیت الله بروجردی در سال ۱۹۶۲، وی به عنوان یکی از مراجع پیشتاز با مقلدانی از ایران،آذربایجان ،افقانستان، پاکستان، هندوستان، لبنان، کویت ، ترکیه و قسمت‌های جنوبی خلیج فارس تبدیل شد که به همراه آیت الله گلپایگانی و مرعشی نجفی در قم مشهور به آیات ثلاثه شدند که بلندپایه ترین روحانیون و مراجع ایران به شمار می‌آمدند.
آیات اعظام شریعتمداری به همراه میلانی و مرعشی نجفی سه مرجعی بودند که صلاحیت آیت الله روح الله خمینی را برای مرجعیت در سال ۱۹۶۳ تایید کردند که این امر نقش مهمی در جلوگیری از اعدام او توسط شاه ایران و پیدایش جریان انقلاب در ایران داشت.
آیت الله شریعتمداری پس از انقلاب ایران، با اختیارات ولی فقیه، در اصل ۱۱۰ قانون اساسی مخالفت کرد. وی مخالف اختیارات نامحدود ولی فقیه بود و به این اصل در قانون اساسی به همراه مردم تبریز رای نداد.
وی موسس دارالتبلیغ قم بود که توسط جمهوری اسلامی مصادره شد. حسینیهٔ شخصی ایشان هم به سرنوشت مشابهی دچار شد.
آیت الله شریعتمداری در ایّام شهادت حضرت امام کاظم (ع)در غروب پنج‌شنبه ۲۳ رجب ۱۴۰۶، مطابق با ۱۴ فروردین ۱۳۶۵ در بیمارستان مهراد تهران، بر اثر نارسایی کلیه درگذشت.
 جسد ایشان را شبانه ماموران جمهوری اسلامی ایران  در قبرستان ابو حسین  قم دفن کردند و مانع برپائی مراسمهای عزاداری مردمی  برای ایشان شدند
آیت الله شریعتمداری ، از همان روزهای اول انقلاب  میدانست که حضور برخی روحانی نمایان و جاسوسان کشورهای خارجی در صحنه سیاست ایران ضربه سنگینی به جهان اسلام الخصوص مکتب والای اهل بیت علیهم السلام خواد زد با جدیت تمام مردم را از رای دادن به اصل ولایت مطلقه فقیه  بر هذر داشت و همواره هشدار جدی میدادند که اینان با نام دین میخواهند برای خود دکانی باز کنند.
لذا عواملی روحانی نما همانند مشکینی و ری شهری ها و….. خیلی از روحانیون بوقلمون صفت به مرجع عالیقدر پشت کرد و با دروغ پردازی و اهانت آشکار خط خود را از محور دین خارج کرده و به صندلی مقام و صندوق پول به غارت رفته از بیت المال ملت شریف ایران تکیه دادند و کشور را دچار بحران ساختند و ضربات سنگینی بر پیکر اسلام وارد ساختند.
جاسوسان و ایادی انگلیس که با لباس مقدس روحانیت  بر تخت نشسته بودند با ماجرای ساختگی قطب زاده علیه حضرت آیت الله شریعتمداری ره  پرونده سازی کردند و ایشان را به حبس و بعد حبس خانگی محکوم کردند و بسیاری از مقلدین ایشان را در تبریز و خطه قهرمانپرور آذربایجان اعدام کردند
ریشهری دادستان انقلاب در ارتش پله اول و تمرینی خود را برای رسیدن به ریاست  وزارت اطلاعات و امنیت با دستگیری آیت الله شریعتمداری درجریان تظاهرات مردم تبریز در سال 1358 به صورت او که از مراجع اعظم بود سیلی زد و شکنجه وی را تا گرفتن اعتراف به گناه و حاضر شدن در تلویزیون پیش برد.
برخی از عوامل اعترافگیر بعد از این ماجرا به صراحت به تفلبی بودن اعتراف آیت الله شریتمداری خود اعتراف نمودند.
روحانی نمایان بوقلمون صفت و دنیا پرست نیز که زمانی شاگردی این مرجع را داشتند به عشق مال دنیا ،برای خود شیرینی در پیش آیت الله خمینی و بعد ها آیت الله خامنه ای اصلا نام ایشان را  بطور کامل از دفتر زندگیشان حذف نمودند و انکار شرکت  حتی در دروس آن رهبر شیعیان داشتند.
شهید آیت الله شریعتمداری مرجع عالیقدر جهان تشییع  و بسیاری از روحانیونی که دین را با قدرت و مال دنیا عوض نکردند همواره در قلب  ایرانیان  و شیعیان و عاشقان مکتب والای اهل بیت علیهم السلام جای خاصی را دارند و بلعکس ملت ایران منتظر زمانی است که دینفروشان و روحانی نمایان و مزدوران بسیجی و پاسداران  هوسران آنها را که دست کثیفشان در میان ملت ایران رو شده به سزای اعمالشان در اولین فرصت برسانند
امروز اگر ملت ایران سکوت کرده بخاطر ترس از این گروه  جنایتکار وریاکار و دزد نیست بلکه صلاح مملکت را در نظر میگیرند ومیدانند آهسته آهسته این قوم ظالم در میان چرخهای تاریخ ایران همانند بقیه ظالمین از بین خواهند رفت

پاس صفر - تراکتور صفر؛ سرکاری در همدان!

ورزشگاه شهداي قدس،‌ تماشاگر 500نفر
داور: احمد صالحي
اخطار:احمدي، شاه عليدوست (پاس)، كياني،‌ عليزاده(تراكتور)
پاس: سامان صفا، نادر احمدي، محمدابراهيم خسروي، مجيد حيدري، پويا سيف‌پناهي، آرتور ياديگاريان، روزبه شاه عليدوست،‌اكمل هولماتف(85 علي سامره)، امير محبي،‌ فرهاد خيرخواه(71 حميد كاظمي)، ادونوبكو(57 مرتضي عزيزمحمدي)
سرمربي: محمود ياوري
تراكتور: عباس محمدي، مجتبي ترشيز، مهدي كياني،‌ مرتضي اسدي، لئوناردو پيمنتا(87 عليرضا جليلي)، آندرانيك تيموريان، مصطفي اكرامي، محمد ابراهيمي(90 ترائوره)، محمد نصرتي، علي عليزاده، مسعود ابراهيم‌زاده(77 محمد احمدپوري)
سرمربي: فراز كمالوند
بهترين بازيكن: آندرانيك تيموريان، در ميانه ميدان بيشتر توپ دست تيموريان بود و اوهافبك بازي‌ساز و البته تخریبچی تیمش بود.
اتفاق ويژه: سرمای شدید باعث شد هواداران بازی را ایستاده تماشا کنند.

۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه

آغاز دوباره ليگ برتر فوتبال؛ نبرد پيرترين و جوان‌ترين مربي ايران در روز استرس سرخابي‌ها

پرسپوليس و استقلال در هفته بيست‌ويكم ليگ برتر براي رسيدن به آرامش و فرار از استرس حاشيه‌هاي اخير بايد حريفان خود را شكست دهند.
به گزارش خبرگزاري فارس، ليگ برتر به دليل برگزاري جام ملت‌هاي آسيا حدود 40 روز تعطيل شد و همه، دل به تيم ملي و موفقيتش در اين رقابت‌ها داشتند تا شايد به اين ترتيب دوباره شاهد تماشاگران بيشتري در ورزشگاه‌ها براي ديدن بازي‌هاي ليگ برتر باشيم اما با ناكامي دوباره تيم ملي دلزدگي فوتبالدوستان بيشتر شد.
مروري كوتاه بر رقابت‌هاي هفته بيست ويكم ليگ برتر كه در روزهاي شنبه و يكشنبه برگزار مي‌شود مي‌اندازيم:

* ذوب آهن اصفهان - سايپا؛ كار سخت شاگردان مايلي‌كهن

نايب قهرمان آسيا زودتر از تمامي رقبا وارد ليگ برتر شد و روز دوشنبه در ديداري تكراري توانست مس كرمان را بدون حرف و حديث شكست دهد تا مقتدرانه در صدر جدول باقي ‌بماند.
شاگردان منصور ابراهيم‌زاده روز شنبه روي كاغذ كار سختي پيش رو ندارند و بايد برابر شاگردان محمد مايلي‌كهن به ميدان بروند، تيمي كه در نيم فصل اول نتايج خوبي نگرفته است. سايپا با آخرين تيم جدول فقط يك امتياز فاصله دارد و با 33 گل خورده يكي از ضعيف‌ترين خطوط دفاع ليگ را هم دارد. البته فوتبال قابل پيش بيني نيست و بايد ديد مايلي‌كهن در تعطيلات نيم فصل چقدر توانسته تيمش را دچار تغيير كند و اين تيم مي‌تواند در نيم فصل دوم نتايجي بهتر از نيم فصل اول بگيرد يا سير نزولي سايپا با مايلي‌كهن ادامه خواهد داشت.
سايپا در آخرين ديدار تداركاتي جدي خود در تعطيلات نيم فصل نتوانست تيم دسته اولي گل گهر سيرجان را شكست دهد. بايد ديد اين تيم‌ مي‌تواند صدر نشين را در خانه‌اش متوقف كند يا نه.

* فولاد خوزستان - نفت تهران؛ يكي برد مي‌خواهد، يكي مساوي

فولاد در هفته بيستم ليگ برتر در ثانيه‌هاي آخر برابر سپاهان شكست خورد تا با باخت به تعطيلات برود. با اين حال جايگاه اين تيم در اين فصل بد نيست و با 26 امتياز در رده هشتم قرار دارد. حريف فولاد تيمي است بدون تماشاگر كه در اواخر نيم فصل دچار حاشيه انتقال به استان مركزي شد و پس از مدتي هم همه چيز در ظاهر به فراموشي سپرده شد تا اين تيم به آرامشي نسبي برسد.
نفت تهران استاد مساوي گرفتن از حريفان است با 11 مساوي بيشترين تساوي را در ليگ برتر دارد. به نظر مي‌رسد در ديدار روز شنبه نفتي‌ها باز هم براي نباختن بازي خواهند كرد اما شاگردان مجيد جلالي هر سه امتياز مسابقه را مي‌خواهند.

* ملوان انزلي - پيكان قزوين؛ ملوانان به دنبال 3 امتياز خانگي

ملوان با 23 امتياز و دو امتياز بيشتر از پيكان در رده يازدهم جدول ايستاده اما از حاشيه امنيت برخوردار نيست.ملوانان براي اينكه طبق روال چند فصل گذشته كارشان براي بقا در ليگ برتر به روزهاي آخر كشيده نشود بايد از ديدارهاي خانگي حداكثر امتياز را بگيرند. اين تيم اكنون مديرعامل ندارد و گفته مي‌شود درگير مشكلات مالي هم هست.
در آن سوي ميدان اما تيمي قرار دارد كه با حضور حميد عليدوستي نتايج خوبي گرفته و از انتهاي جدول جدا شده است. هر دو تيم در اين مسابقه سه امتياز را مي‌خواهند. البته كار پيكان در بندر انزلي دشوار به نظر مي‌رسد جايي كه بعيد است زمين خيلي براي انجام بازي تاكتيكي مناسب باشد و آشنايي بازيكنان ملوان به شرايط ميدان مي‌تواند براي ملوانان يك امتياز مثبت محسوب شود.

* شاهين بوشهر - سپاهان اصفهان؛ عمادرضا برابر قلعه‌نويي

شايد اين مسابقه پرتماشاگرترين ديدار هفته باشد. بوشهري‌ها به تيمشان علاقه خاصي دارند و همواره حضور پرشوري در ورزشگاه دارند. تماشاگران بوشهري مي‌خواهند بعد از حدود 40 روز ببينند حميد استيلي در تعطيلات توانسته نقاط ضعف تيم را برطرف كند و اين تيم را به وضعيت بهتري برساند يا نه.
از سويي ديگر سپاهان نيز روز دوشنبه نتوانست در قم برابر صبا سه امتياز مسابقه را بگيرد و به كسب يك امتياز رضايت داد. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين اتفاق اين ديدار رويارويي حميد استيلي و امير قلعه‌نويي باشد مربياني تقريبا از يك نسل و آشنا به فوتبال روز. البته حضور عمادرضا مهاجم سابق سپاهان در تيم شاهين نيز مي‌تواند جالب توجه باشد. شايد عمادرضا براي خودنمايي به هم‌تيمي‌هاي سابق و امير قلعه‌نويي انگيزه زيادي براي گلزني در اين ديدار داشته باشد.

* راه آهن - صباي قم؛ بازي كم‌تماشاگرها و همسايه‌ها

دو تيم كم تماشاگر كه در جدول ليگ هم همسايه هستند با يكديگر ديدار مي‌كنند. صبا با 26 امتياز و يك امتياز بيشتر از راه آهن در رده نهم ايستاده و راه آهن دهم است. مهدي تارتار سرمربي راه آهن بايد به مصاف عبدالله ويسي برود؛ مربي‌اي كه دوست دارد همواره شباهت ظاهري به گوارديولا سرمربي بارسلونا داشته باشد اما تيمش كمترين شباهتي به بارسلونا ندارد و حتي به گفته ويسي در كمتر ديداري هجده بازيكن اصلي را در اختيار داشته است.

* پاس همدان - تراكتورسازي تبريز؛ نبرد پيرترين و جوانترين مربيان ايران

محمود ياوري با تجربه‌ترين و كهنسال‌ترين مربي ليگ برتر برابر يكي از جوانترين مربيان ليگ قرار مي‌گيرد. ياوري استاد حفظ تيم‌ها در ليگ برتر است و اكنون هم به همين دليل به همدان رفته تا مانع سقوط تيم شانزدهم جدول به دسته اول شود. تراكتورسازي اگرچه نتايج خوبي در نيم فصل اول گرفته اما در روزهاي گذشته اختلاف سرمربي و مديرعامل باشگاه و استعفاي صوري كمالوند نشان داد اوضاع تراكتورسازان پرتماشاگر خيلي آرام نيست.
در اين ديدار پاس مي‌خواهد از امتياز ميزباني حداكثر استفاده را ببرد و در رسيدن به اين هدف به فوت كوزه‌گري ياوري هم اميدوار است اما شايد تراكتورسازي تيم قدرتمندي باشد كه به سادگي تسليم نشود.

* پرسپوليس - نفت آبادان؛ سرخپوشان به دنبال برد و آرامش

علي دايي با برد يك بر صفر برابر سايپا توانست تا حدي به اوضاع نابسامان سرخپوشان پايتخت سرو سامان بدهد و از زير فشار انتقادها رها شود. پرسپوليس اگر مي‌خواهد همچنان گوشه چشمي به قهرماني در اين فصل ليگ برتر داشته باشد بايد در اين ديدار برابر نفت آبادان به برتري برسد. نفت با كاسيميرو مربي پرتغالي خود اگرچه در اولين حضورش در ليگ برتر نتايج خوبي گرفته اما در اكثر ديدارهاي خارج از خانه موفق نبوده است.
پرسپوليس براي خط و نشان كشيدن براي حريفان آسيايي نيز بايد مقتدرانه در ميدان حاضر شود. اين تيم دو اردو در تركيه و امارات داشت و در دو تورنمنت دوستانه هم شركت كرد كه البته نتوانست مقامي بياورد اما نتيجه ديدار با نفت آبادان نشان خواهد داد كه اين اردوها براي پرسپوليس مفيد بوده يا فقط حاشيه‌هاي اين تيم را بيشتر كرده است.

* شهرداري تبريز - مس كرمان؛ نبرد سرمربيان سابق استقلال و پرسپوليس

شهرداري تبريز برخلاف همشهري‌اش نه شرايط خوبي در جدول ليگ دارد نه آن همه تماشاگر پرشمار و پرشور. حميد درخشان براي بقاي اين تيم در ليگ برتر كار دشواري در پيش دارد. او روز يكشنبه بايد با صمد مرفاوي مبارزه كند. مربي سابق استقلال كه در مس هم نتايج خوبي گرفته و اكنون هم تيمش در رده سوم جدول است. با اين حال شكست تكراري مس برابر ذوب آهن شايد تا حدي اين تيم را دچار مشكل كرده باشد. به هر حال نبرد تاكتيكي سرمربيان سابق استقلال و پرسپوليس مي‌تواند ديدني باشد.

* استقلال - استيل آذين؛ برد براي غلبه بر حاشيه‌ها

آخرين ديدار هفته را اين دو تيم تهراني برگزار مي‌كنند. آبي‌پوشان پايتخت در چند روز گذشته گرفتار حاشيه‌ درگيري سرپرست باشگاه با كاپيتان تيمشان بودند حاشيه‌اي كه ظاهرا با روبوسي و حضور فرهاد مجيدي در تمرينات به پايان رسيد اما برخي معتقدند بعيد است آن حاشيه‌ها و مصاحبه‌ها و افشاگري‌ها با چند بوسه به پايان رسيده باشد و مجيدي و فتح‌الله‌زاده همه مسايل را فراموش كرده باشند. تنها در صورت برتري برابر استيل آذين حاشيه‌هاي آبي‌پوشان فروكش خواهد كرد.
استيل آذين پرمهره و پرحاشيه نيز براي جدايي از انتهاي جدول بايد در اين مسابقه به برتري برسد. تقابل علي پروين و بازيكنان پر اسم و رسم استيل آذين با آبي‌پوشان مي‌تواند جذابيت‌هاي زيادي داشته باشد. استيل آذين اگر در اين ديدار به برتري برسد مي‌تواند به بقا در ليگ برتر اميدوار باشد در غير اين‌صورت شرايط اين تيم پرحاشيه كه از ابتداي فصل تاكنون سه مديرعامل و سه مربي عوض كرده بغرنج‌تر شود.

* برنامه كامل ديدارهاي هفته بيست و يكم

شنبه 16بهمن- ساعت 15
ذوب آهن-سايپا-فولاد شهر-اصفهان
هدايت ممبيني-سيد علي نژاديان-مصطفي فراهاني-جواد شرفي-ناظر:سعيد بطحائي

فولاد خوزستان-نفت تهران-تختي-اهواز
محسن قهرماني-صفدر احمدي-مجيد شمس-رسول احمدي-ناظر:اسماعيل صفيري

ملوان-پيكان-تختي-انزلي
البرز حاجي پور-رحيم شاهين-سجاد طوري-عليرضا اكرمي-ناظر:فرج الله يثربي

شاهين بوشهر-سپاهان-شهيد بهشتي-بوشهر
سعيد مظفري زاده-مرتضي كريمي-محمدرضا منصوري-پيروز سيف الله پور-ناظر:زاهد بحريني

راه آهن –صباي قم- اكباتان-تهران
عليرضا فغاني-حسين خانبان-مهدي عاليقدر-محمدرضا فغاني-ناظر:حسين خوشخوان

پرسپوليس-نفت آبادان-آزادي-ساعت 15:45
محسن تركي-رضا سخندان-مسعود فرح نيا-سعيد فتاحي-ناظر:عبدالله با عزم

پاس-تراكتورسازي-قدس-همدان
احمد صالحي-مجيد ويشگاهي-محبت علي رضايي تبار-محمد ملكي-ناظر:محمد رياحي

يكشنبه 17 بهمن-ساعت 15:45
استيل آذين-استقلال-آزادي
تورج حق وردي-عليرضا كهوري-محمدرضا ابوالفضلي-فرشيد افشار-ناظر:غلامرضا بهروان

شهرداري تبريز-مس كرمان-يادگار امام-تبريز ساعت 15
محمد حسين اسدي-صادق نوري-بهرام حسيني نقوي-عليرضا شيخي-ناظر:فريدون اصفهانيان

جدول رده بندي ليگ برتر تا پايان هفته بيستم

1- ذوب‌آهن 42 امتياز

2- سپاهان 35 امتياز

3- مس 34 امتياز

4- تراكتور‌سازي 34 امتياز

5- استقلال 34 امتياز

6- پرسپوليس 30 امتياز

7- صنعت نفت 28 امتياز

8-فولاد 26 امتياز

9- صباي‌قم 26 امتياز

10- راه‌آهن 25 امتياز

11- ملوان 23 امتياز

12- شاهين 22 امتياز

13- پيكان 21 امتياز

14- سايپا 20 امتياز

15- نفت تهران 20 امتياز

16- پاس 20 امتياز

17- شهرداري تبريز 20

18- استيل‌آذين 19 امتياز

۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

جامعه آذربایجانیان مقیم ترکیه در مقابل کنسولگری ایران در استانبول تظاهرات اعتراض آمیز برگزار کرد

جامعه آذربایجانیان مقیم ترکیه در مقابل کنسولگری ایران در استانبول تظاهرات اعتراض آمیز برگزار کرد. صالح بایراقدار دبیر فدراسیون انجمنهای آذربایجانیان مقیم ترکیه در این مورد به خبرگزاری «ترند» گفت: جمعی از آذربایجانیان مقیم ترکیه، نمایندگان سازمانهای غیر دولتی، دانشجویان و نمایندگان امور اجتماعی در این تظاهرات شرکت کرده اند.
تظاهر کنندگان به مداخله ایران در امور داخلی جمهوری آذربایجان و حمایت ایران از کشور اشغالگر ارمنستان اعتراض کرده اند.
تظاهر کنندگان شعارهایی از قبیل «از اشغالگران حمایت نکنید»، «ایران، اشتباه نکن - کاسه صبر ما را لبریز نکن» و «قره باغ کوهستانی مخصوص ترکها است» از سر داده اند.
ساکنان استانبول نیز به جمع تظاهر کنندگان پیوسته اند. این تظاهرات به شکل آرام برگزار شده است.

پلمپ نان روغنی « آزربایجان » در شهرک رازی تبریز

تبریز سسی : روز شنبه 9 بهمن ماه هشتاد و نه ماموران امنیتی با مراجعه به نان روغنی " آزربایجان " واقع در شهرک رازی تبریز اقدام به تفتیش مغازه نموده اند اما به خاطر نبود صاحب نان روغنی ایشان را به اماکن احضار کرده بودند .
مامورین امنیتی علت تفتیش مغازه را چسباندن پوسترهای گروه هنری سحر( " دانس سحر " که از وزارت ارشاد نیز مجوز رسمی دارد ) و همچنین آرم تراختور  و برخی پوسترهای ملی عنوان کرده اند .
لازم به یاد آوری است که آرم تراختور را که به شیشه چسبانده بود مامورین امنیتی این آرم را کنده و همچنین مغازه را نیز پلمپ کرده اند .
اضافه کنیم بر اساس خبرهای ارسالی از تهران نیز مغازه هایی که نام آنها غیر ازفارسی است  باید نامشان را تغییر دهند

دادگاه‌ دو دقیقه‌ای

محسن کاکارش- سعید متین‌پور، فعال مدنی آذربایجانی، علی‌رغم داشتن گواهی پزشکی و با گذشت ۱۹ ماه از بازداشتش با مرخصی وی مخالفت می‌شود. این فعال حقوق بشر در تیرماه سال ۱۳۸۸ برای اجرای حکم هشت‌سال زندان، بازداشت و به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
پیگیری‌های خانواده‌ی آقای متین‌پور تا این لحظه برای گرفتن مرخصی بی‌نتیجه مانده است. آنها در گفت‌وگو با زمانه می‌گویند: «امیدمان را از دست داده‌ایم، اخیراً به ما اجازه داده نمی‌شود حتی منشی دادستان را هم ببینیم.»

آیت‌الله بیات زنجانی، یکی از مراجع تقلید شیعه، طی تماسی تلفنی با خانواده‌ی آقای متین‌پور، آرزوی سلامتی و آزادی هرچه سریع‌تر این زندانی را کرده و از بستگان وی خواسته تا با توکل به خداوند، در برابر سختی‌ها و ناملایمات صبر پیشه سازند.

این مرجع تقلید شیعه، از محارب خواندن دستگیرشدگان پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری انتقاد کرده و تاکنون چندین بار با خانواده‌ی زندانیان سیاسی دیدار و گفت‌وگو داشته است.

فشار بر سعید متین‌پور در حالی صورت می‌گیرد که آیت مهرعلی بیگلو، یکی دیگر از فعالان مدنی آذربایجان، با گذشت بیش از هشت‌ماه همچنان در زندان تبریز بلاتکلیف است.

سونا فرج‌زاده، همسر آیت مهرعلی بیگلو در گفت‌وگو با زمانه از وضعیت وخیم جسمی آقای مهرعلی بیگلو خبر داد و گفت: «به علت نگهداشتن وی در سلول انفرادی و بند ویژه به مدت بیش از هفت‌ماه از لحاظ جسمی به شدت ضعیف شده است.»

همچنین مسئولان قضایی با مرخصی حسین رونقی، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر که ۱۴ ماه است در زندان به سر می‌برد و از مشکل کلیوی رنج می‌برد مخالفت کرده‌اند.

تعیین وثیقه‌های سنگین برای مرخصی زندانیان

مسئولان قضایی گفته‌اند سعید متین‌پور و حسین رونقی ملکی، در صورت تودیع وثیقه‌های یک میلیارد تومانی می‌توانند از مرخصی استفاده کنند.

عطیه طاهری، همسر آقای متین‌پور می‌گوید: «پس از چندماه پیگیری برای مرخصی وی، یک میلیارد وثیقه تعیین کردند و ما نتوانستیم آن را تهیه کنیم. یک میلیارد رقمی است که حتی نمی‌توانم آن را تلفظ کنم. بعد از کلی تلاش و صحبت، الان وثیقه‌ی ۶۰۰ میلیونی و ضمانت یکی از نمایندگان مجلس را از ما می‌خواهند. اخیراً هم به ما اجازه داده نمی‌شود حتی منشی دادستان را ببینیم و سربازی که جلو در نشسته است از ورود ما به ساختمان جلوگیری می‌کند.»

خانم طاهری ادامه می‌دهد: «مدت سه‌ماه است اجازه‌ی ملاقات حضوری به ما داده نشده و تنها به صورت کابینی می‌توانیم وی را ملاقات کنیم. بیشتر از شش ماه است تلفن‌ها قطع شده و این مسئله ما را به شدت نگران کرده است.»

این فعال حقوق بشر، هفت‌ماه در سلول‌های انفرادی زندان زنجان و سپس تهران به سر برده است.
عطیه طاهری درباره‌‌ی وضعیت جسمانی همسرش می‌گوید: «سعید از کمر درد و گردن درد شدیدی رنج می‌‌برد. تاثیرات ضربات جسمی و روحی‌‌ای که در زندان به وی وارد شده، تا آخر عمر بر وی خواهد ماند. ایشان قبل از زندان هم تحت مراقبت پزشک بود و ما به شدت نگران وضعیتش هستیم.»

سعید متین‌‌پور، به اتهام «ارتباط با بیگانگان و تبلیغ علیه نظام» از سوی شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به هشت‌‌سال حبس تعزیری محکوم شده است.

او چهارم خرداد سال ۸۶ بازداشت و سپس با قرار وثیقه‌‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. خانم طاهری درباره‌ی اتهامات همسرش چنین می‌گوید: «اتهاماتی که به همسرم نسبت داده شده بی‌‌اساس است. تاکنون چندبار این مسئله را گفته‌ام. مجموعه‌‌ای یازده‌‌نفره برای شرکت در سمیناری به ترکیه سفر کرده بودند. همه‌‌ی آنان پس از بازگشت به ایران بازداشت و پس از مدتی آزاد شدند. سعید همراه آنان نبود و سرانجام همسرم به هشت‌‌سال زندان محکوم شد.»

همسر سعید متین‌‌پور در ادامه می‌‌گوید: «سعید در دادگاهی دو دقیقه‌‌ای به هشت‌‌سال زندان محکوم شده و اجازه‌‌ی دفاع از خودش را نداشته. قاضی به وی گفته شانتاژ نکن، همه‌‌چیز تمام شد.»

خانم طاهری از بی‌‌نتیجه ماندن تلاش برای ادامه‌ی تحصیل همسرش می‌‌گوید: «به ما گفتند که امتحان فراگیر در زندان برگزار می‌‌شود. ما هم ضمن این‌‌که سعید را برای مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کردیم، یک سری کتاب و منابع تهیه کردیم. این هفته خواستیم کتاب‌‌ها را به سعید تحویل بدهیم، ولی متاسفانه گفتند: هیچ کتابی برای بند ۳۵۰ تحویل نمی‌‌گیریم.»

او تاکید می‌کند: «تنها امید ما پیگیری‌های مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و تلاش‌های انسان‌دوستانه در این زمینه است.»

از سوی دیگر علی‌رغم مخالفت مسئولان قضایی با مرخصی استعلاجی حسین رونقی ملکی، مسئولان بهداری زندان اوین تأیید کرده‌اند که وی برای معالجه باید به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود.

مسئولان قضایی به خانواده‌ی ملکی گفته‌اند در صورت تودیع وثیقه‌ای معادل یک میلیارد تومان و «کسب اجازه از مقامات بالا» این وبلاگ‌نویس می‌تواند از مرخصی استفاده کند.

حسین رونقی ملکی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان بازداشت و مدت یک سال در سلول‌های بند ۲ الف زندان اوین بود.

وی در مهرماه سال جاری به ۱۵ سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تائید شد.

بلاتکلیفی آیت مهرعلی بیگلو

آیت مهرعلی بیگلو، فعال مدنی آذربایجان در ۲۰ اردیبهشت‌ماه سال جاری در شهر صوفیان بازداشت شد و با گذشت بیش از هشت‌ماه در زندان تبریز کماکان بلاتکلیف است.

سونا فرج‌زاده، همسر آقای مهرعلی بیگلو به زمانه می‌گوید: «همسرم به مدت هفت‌ماه در سلول انفرادی به سر برد و به دنبال آن سه هفته در بند ویژه نگه داشته شد و تقریباً از هفته‌ی گذشته به بند عمومی زندان تبریز منتقل شده است.»

وی همچنین می‌افزاید: «طی هفت‌ماه انفرادی هیچ‌گونه ملاقاتی با وی نداشتیم، ولی خوشبختانه الان ممنوع‌الملاقات نیستند و شنبه‌ی گذشته وی را ملاقات کردیم.»

خانم فرج‌زاده در مورد وضعیت جسمانی همسرش می‌گوید: «وی به‌خاطر شرایط بد بند ویژه به‌شدت ضعیف شده و در کل وضعیت جسمانی خوبی ندارد و طی این مدت کمترین بیماری‌ای که داشته، سرماخوردگی به‌طور مدوام بوده است.»

اتهام آقای مهرعلی بیگلو، «تبلیغ علیه نظام، تبانی علیه امنیت ملی، عضویت در گروه‌های معاند نظام و جاسوسی برای بیگانگان» عنوان شده است.

خانم فرج‌زاده این اتهامات را بی‌اساس می‌داند و می‌گوید: «هیچکدام از این اتهامات از سوی همسرم پذیرفته نشده است، زیرا اتهاماتی واهی هستند.»

پیشتر آیت مهرعلی بیگلو و لطیف حسنی، فعال مدنی در اعتراض به وضعیت بلاتکیف خود، شرایط نامناسب نگهداری‌شان و محروم بودن از کلیه‌ی حقوق یک زندانی دست به اعتصاب غذا زده بودند.

سرویس جالب گوگل برای معترضان مصری:ورود به توئیتر بدون اینترنت!

پس از اوج گیری اعتراضات مردمی در مصر و به دنبال فیلتر كردن سایت Twitter كه معترضان از آن برای تبادل پیغام‌های اعتراضی خود استفاده می‌كردند، و پس ازآن، قطع كل شبكه اینترنت و پیامك‌های موبایل، گوگل با ارائه یك سرویس جدید به طور اختصاصی به كاربران مصری اجازه می‌دهد به نوعی این محدودیت را دور بزنند و به سایت Twitter دسترسی داشته باشند.

با استفاده از این سروبس، كاربران مصری می‌توانند با گرفتن یك شماره خاص با تلفن، پیام صوتی خود را اعلام كنند و گوگل، این پیام را به صورت یك فایل صوتی در Twitter قرار می‌دهد.
گوگل در یكی از وبلاگ‌های رسمی خود این سرویس را راهی برای كمك به معترصان مصری و رساندن پیام آنها به دیگران عنوان كرده است.

به گزارش ایتنا، گوگل سه شماره تلفن معرفی كرده است تا كاربران مصری برای این سرویس از آنها استفاده كنند.
به این ترتیب، معترضان مصری بدون هیچ گونه دسترسی به اینترنت می توانند فریاد اعتراض خود را در اینترنت منتشر كنند.

كمك دیگر گوگل به انقلاب مصر، پوشش اخبار شبكه تلویزیونی الجزیره در سایت Youtube است كه بسیاری از گزارشات آن به صورت زنده پخش می‌شود و در این سایت قرار می‌گیرد.

نماینده ارومیه: هیچ منصبی به بهبهانی در جمهوری اسلامی ندهید

نماينده اروميه در مجلس ضمن تشكر از نمايندگان به خاطر رأي عدم‌اعتماد به وزير راه و ترابري، گفت: به نظر بنده در هيچ كجاي جمهوري اسلامي نبايد به "بهبهاني " منصبي داده شود.

به گزارش فارس نادر قاضي‌پور نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي كه صبح امروز (سه‌شنبه) طي تذكري آئين‌نامه‌اي ضمن تقدير از نمايندگان به دليل عدم رأي اعتماد به بهبهاني، ‌اظهار داشت: به نظر بنده در هيچ كجاي جمهوري اسلامي نبايد به بهبهاني منصبي داده شود.

وي در بيان دليل اين اظهارات خود گفت: ‌مجلس شوراي اسلامي‌ در رأس امور نظام است و ما از همه نمايندگان به دليل رأي عدم اعتماد به بهبهاني تقدير و تشكر مي‌كنيم.

نماينده مردم اروميه در خانه ملت در ادامه سخنانش به بيان ديگر تذكر خود پرداخت كه در رابطه با سؤال از وزرا بود و گفت: خواهش بنده اين است كه هيئت رئيسه مجلس دستور دهد ‌كميسيون‌هاي مربوطه طبق آئين‌نامه داخلي مجلس عمل كنند كه بر اساس آن بايد كميسيون‌ها طي 10 روزي به سؤالات نمايندگان از وزرا رسيدگي كنند.

در ادامه علي لاريجاني رئيس مجلس در پاسخ به اين تذكر قاضي‌پور، گفت: كميسيون‌ها حتماً رعايت مي‌كنند تا اين حق نمايندگان ضايع نشود.

نماینده مجلس: بهتر است جاده‌ها را به دست قاطرها بسپاريم!

نماينده كرج در مجلس شوراي اسلامي ضمن دفاع از طرح استيضاح وزير راه گفت: طبق گزارش پزشكي قانوني در 9 ماهه اول سال بيش از 17 هزار نفر تلفات جاده‌اي داشته‌ايم و آيا بهتر نيست جاده‌ها به دست قاطرها بسپاريم؟

به گزارش ايلنا، عزيز اكبري اولين سخنران استيضاح كننده وزير راه و‌ترابري بود كه استيضاح را يكي از موجبات تقويت دولت عنوان كرد و گفت: چنانچه تكليف شرعي براي من به وجود نمي‌آمد در مقابل اين همه فشار براي پس گرفتن استيضاح سر تسليم فرود مي‌آوردم و با مصلحت‌انديشي از كنار آن مي‌گذشتم.

وي به هجمه برخي افراد براي انصراف نمايندگان از استيضاح خبر داد و گفت: برخي افراد با استفاده از همه امكانات دولتي درصدد جلوگيري از استيضاح بودند.

وي خطاب به افرادي كه خواهان انصراف نمايندگان از استيضاح بودند،گفت: من از شما مي‌خواهم به وظيفه نظارتي و نمايندگي خود عمل كنيد و تكليف كساني را كه به هر قيمتي قصد دارند در مسند مسئوليت بماند را روشن كنيم و اقتدار مجلس را نشان دهيم.

اكبريان با طرح اين سوال كه آيا درست است يكي از نمايندگان طرفدار وزير به همراه معاون پارلماني يكي از وزارتخانه‌ها در صندلي‌هاي نمايندگان بگردند و نمايندگان را تهديد كنند كه در صورت عدم انصراف از استيضاح حوزه انتخابيه را از امكانات دولتي محروم مي‌كنند، يادآور شد: اين موضوع برخلاف سياست‌هاي عدالت‌محور دولت بوده است و من آن را جفا مي‌دانم.

اين نماينده مجلس به حادثه سقوط هواپيمان تهران ـ اروميه اشاره كرد و گفت: من زماني كه اين حادثه را شنيدم به حال خود و به حال كشته‌شدگان گريستم .اما متوجه شدم كه به وظيفه نمايندگي خود درست عمل نكردم و امروز كسي نيست كه با دلهوره سوار هواپيماهاي ما نشود.

اكبريان به حادثه سقوط هواپيما سردار شهيد كاظمي اشاره كرد و گفت: آن هواپيما نيز مجددا در همان مكان هواپيماي تهران ـ اروميه سقوط كرد ، اين در حالي است چنانچه در زمان سقوط هواپيماي سردار كاظمي علل سقوط ريشه‌يابي شده بود، مجددا شاهد اين حادثه نبوديم.

وي به سرگرداني زائرين بيت‌الله الحرام و تاخير هواپيماهاي حج تمتع اشاره كرد، وگفت: به گفته زائرين امسال بدترين تغييرات مشاهده شده است و هيچ كس در سازمان هواپيمايي جوابگو نيست.

اكبريان به حمل و نقل ريلي كشور اشاره كرد و گفت: استفاده از قطارهايي كه 50 سال كار كرده‌اند چقدر بايد ادامه پيدا كند. با ورود بخش خصوصي انتظار مي‌رفت ناوگان ريلي مدرن‌تر شود اما اينگونه نبود.

به گفته اين نماينده مجلس ، بهبهاني در هنگام راي اعتماد در برنامه تقديمي خود از آماده بودن 13 فقره تفاهم‌نامه و قرارداد خبر داده بود، اما در حال حاضر خبري از اينها نيست.
به گفته وي ، وزير راه تمام مخالفيني را كه با امضاي برخي قراردادها مخالف بودند از وزارت راه اخراج كرده است.

اين نماينده مجلس به آزادراه تهران ـ شمال نيز اشاره كرد و گفت: مردم ساعت‌ها در راه‌ها مواصلاتي استان‌هاي گلستان و مازندران گرفتار هستند و بهتر است بگوييم اتوبان تهران ـ شمال به تاريخ پيوسته است.

اكبريان به تلفات جاده‌اي نيز اشاره كرد و گفت: طبق گزارش پزشكي قانوني در 9 ماهه اول سال بيش از 17 هزار نفر تلفات جاده‌اي داشته‌ايم و آيا بهتر نيست جاده‌ها به دست قاطرها بسپاريم؟
وي در پايان از نمايندگان تقاضا كرد با ارائه عدم راي اعتماد به بهبهاني وي را روانه مراكز دانشگاهي كنند.

استیضاح بهبهانی و معجزه ای که رخ نخواهد داد

تا کنون سه وزیر راه و ترابری در مجالس بعد از انقلاب استیضاح شده اند که از این بین ، احمد خرم(وزیر دولت خاتمی) و حمید بهبهانی(وزیر دولت احمدی نژاد) با رأی عدم اعتماد نمایندگان برکنار شده اند.

محور همه استیضاح ها نیز تقریباً یکسان بوده است: تلفات جاده ای ، سوانح هوایی ، به کارگیری افراد غیر متخصص و برخی حیف و میل ها.
با این حال ، تا کنون ، بعد از هیچ استیضاحی ، فرجی در کار وزارت راه و ترابری حاصل نشده است و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود  بعید نیست مثلا دو یا سه سال آینده دوباره شاهد این تیترها باشیم: استیضاح وزیر راه به دلیل تلفات جاده ای ، استیضاح به خاطر سوانح هوایی و ... .

بنابراین ، نمایندگان مجلس تصور نکنند که با استیضاح وزیر راه و ترابری ، وظیفه خود را به نحو کامل انجام داده اند. برکناری وزیر راه و ترابری ، اقدامی لازم و شایسته بود ولی به هیچ روی کافی نیست بلکه باید موضوع حمل و نقل و سفر در کشور (زمینی ، هوایی و دریایی) به عنوان یک دغدغه دائمی مد نظرشان باشد و فارغ از شعار و مقاله نویسی و سخنرانی ، دور هم بنشینند و «واقعاً کاری انجام دهند.»
 
به عنوان مثال تنها در بخش تلفات جاده ای ، سالانه حدود 24 هزار نفر در تصادفات جان می سپارند و به عبارت بهتر هر روز یک حادثه مانند سقوط بوئینگ ارومیه در جاده های کشور رخ می دهد و صدایش هم بلند نمی شود.
درحالي كه تصادف هاي جهان ششمين عامل مرگ و مير محسوب مي شوند ، در ايران به عنوان دومين عامل مرگ و مير اعلام شده است .

هم اکنون هند با جمعیت بالای یک میلیاردی اش با  106 هزاركشته درسال بيشترين آمار قربانيان را درجهان  دارد . بعد از آن چين یک میلیارد و 300 میلیونی با 81 هزار كشته در سال در رتبه دوم قرار دارد اما ايران با ثبت آمار 24 هزار كشته در سال(  آن هم با جمعيت 75 ميليون نفري ) در رده سوم جهان قرار دارد و البته "به لحاظ سرانه قربانيان حوادث رانندگي" ، رتبه اول دنیا را به خود اختصاص داده است .

یا در اسپانیای 44 میلیونی ، 29 میلیون دستگاه خودرو در خیابان ها و جاده ها ترددمی کنند ولی در سال 2008 تنها سه هزار نفر به دلیل تصادفات و سوانح رانندگی جان خود را ازدست دادند ، درحالی که که در ایران با تردد11 میلیون و 500 هزار دستگاه خودرو ، هرساله شاهد مرگ 24 هزار نفر از همو طنان مان براثر تصادفات هستیم که حدود 70 درصد آن در جاده ها رخ می دهد ، جاده هایی که 2000 نقطه آن ، حادثه خیز هستند.
وزیر راهميزان تصادفات جاده اي درايران 25 برابر تصادفات جاده اي در ژاپن است و ... .

در بخش پروازها نیز تعداد سقوط ها در کشور ، 5 الی 7 برابر متوسط جهانی است. ناوگان ریلی هم که فرسوده و فرتوت است و جالب اینجاست که در این بخش تحریم هم نیستیم تا آقایان بهانه داشته باشند.

مخلص کلام آن که با برکناری حمید بهبهانی ، معجزه رخ نخواهد داد و از فردا ، جاده ها ایمن و پروازها فرح بخش نخواهند شد و سوت قطارهای سریع السیر در همه جا شنیده نخواهد شد.

برکناری بهبهانی ، از این رو فرخنده است که درس عبرتی باشد برای وزیر بعدی و وزرای بعدی راه و ترابری و ایجاد تحول کاری  و الا اگر قرار باشد بهبهانی برود و بهبهانی دیگری با همین رویکرد بر سر کار آید و مجلس و دولت هم همانند گذشته ، نسبت به "حمل و نقل" بی مهری کنند ، اوضاع نه تنها بهبود نخواهد یافت که "قوز بی ثباتی مدیریتی" بر "قوز مشکلات قبلی" افزوده خواهد شد.

مجلسی ها ، در جریان استیضاح وزیر راه و ترابری ، سخنان تکان دهنده ای از وضعیت وزارت راه و ترابری بر زبان راندند ، از جمله چند نفر از آنها اشاره داشتند به این که افرادی با مدارک پزشکی عمومی یا معارف اسلامی را در رأس مراکز آموزش هوانوردی قرار داده اند و نظایر این خبط و خطاها.

جا دارد ، پروسه نظارت مجلس بر وزارت راه به این استیضاح ختم نشود و مجلسی ها که با رأی عدم اعتمادشان ، خواسته اکثر مردم را برآورده کردند ، تمهیدی جدی برای بررسی بیشتر مشکلاتی که خودشان گفتند اندیشه کنند تا انشاء الله مشکلات بخش حمل و نقل کشور به حداقل برسد و «برای مردم هم ملموس باشد» و الا با رفتن این وزیر و آمدن آن دیگری - که معلوم نیست از قبلی سرتر باشد - دردی از دردهای مردم دوا نخواهد شد.

۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

نماینده ارومیه: مخالفان استیضاح بهبهانی حرمت مجلس را هم شکسته اند

يكي از طراحان استيضاح وزير راه و ترابري گفت كه متاسفانه امروز در مورد استيضاح وزير راه عده‌اي براي شكستن حرمت و قداست مجلس شوراي اسلامي جلوتر از همه حركت مي‌كنند و اين مسئله به هيچ وجه پذيرفتني نبوده و در شان نمايندگان هم نيست.

جواد جهانگيرزاده نماينده مردم اروميه و يكي از طراحان استيضاح وزير راه و ترابري با اشاره به اخبار منتشره در خصوص احتمال لغو استيضاح وزير راه و ترابري، گفت: استيضاح به هيچ وجه لغو نخواهد شد و قطعا فردا در صحن علني بهبهاني را استيضاح خواهيم كرد البته بنده پس گرفته‌شدن 15 امضا را هم تاييد نمي‌كنم.

وي افزود: برخي از آقاياني كه تا ديروز با عنوان دفاع از حقوق مردم و در اعتراض بر عملكرد وزير جلوتر از همه براي استيضاح بهبهاني فعاليت‌ مي‌كردند، امروز معلوم نيست كه چه اتفاقي رخ داده كه برعكس آنچه كه اعلام مي‌كردند، عمل مي‌كنند.

"متاسفانه امروز در مورد استيضاح وزير راه عده‌اي براي شكستن حرمت و قداست مجلس شوراي اسلامي جلوتر از همه حركت مي‌كنند و اين مسئله به هيچ وجه پذيرفتني نبوده و در شان نمايندگان هم نيست ".

نماينده مردم اروميه در مجلس با بيان اينكه پس از برگزاري جلسه استيضاح وزير، حرف‌هاي بسياري دارم كه آنها را با مردم در ميان خواهيم گذاشت، تصريح كرد: فعلا تعداد امضاهاي اين طرح از حد نصاب خارج نشده و قطعا فردا وزير راه براي پاسخگويي در مورد عملكرد خود و بركناري در جلسه علني حاضر خواهد شد.

جهانگيرزاده ادامه داد: علي‌رغم حضور غيرقابل توجيه و رفتارهايي كه به هيچ وجه در شان دولت دهم نبود، ولي متاسفانه از سوي وزارت راه و عوامل اين وزارتخانه مشاهده كرديم، فردا وزير راه و ترابري استيضاح خواهد شد.

وي خاطرنشان كرد: اينكه عده‌اي‌ امضاهاي خود را پس گرفته‌اند، صحت دارد اما تعداد اين افراد 15 نفر نيست؛ استيضاح به قوت خود باقي است و اگر هم پس گرفتن امضا 15 نفر از امضا كنندگان صحت داشته باشد، چون مجموعا 29 تن طرح استيضاح را امضا كرده‌اند، باز هم تعداد امضاهاي باقي مانده براي استيضاح وزير كفايت مي‌كند.

نماينده مردم اروميه در مجلس اضافه كرد: با توجه به ميزان رايي كه نمايندگان به وزير خارجه دادند و روندي كه وزات راه در روزهاي اخير پيش گرفته، احتمال تاثيرگذاري منفي بيشتر روي نظر نمايندگان وجود دارد.

جهانگيرزاده همه تلاش‌هاي وزير راه و اطرافيانش را در جهت عدم پاسخگويي به مردم و نمايندگان آنها دانست و اظهار داشت: وزير راه بايد از اين فرصت تاريخي استفاده كرده و به مردمي كه عزيزان خود را از دست داده‌اند پاسخ مي‌داد و براي ارتقا اين وزارتخانه تلاش مي‌كرد اما متاسفانه با رفتارهايي كه برازنده نيروهاي انقلاب نيست، هم اكنون اقداماتي در حال انجام است كه نمايندگان مجلس را در دادن راي عدم اعتماد به بهبهاني جدي‌تر مي‌كند.

پس از سقوط يك فروند هواپيماي مسافربري بوئينگ 727 با بيش از 100 مسافر در حوالي اروميه، جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با امضا طرحي خواستار استيضاح و بركناري وزير راه و ترابري شده بودند كه اين طرح با 29 امضا اخيرا به هيئت رئيسه تقديم و قرار است كه صبح فردا با حضور وزير راه اين استيضاح در مجلس انجام شود.

نامه ميرتاج‌الديني به لاریجانی: استيضاح وزير راه را متوقف کنید!

معاون پارلماني رييس‌جمهور در نامه‌اي خطاب به رييس مجلس شوراي اسلامي خواستار متوقف شدن استيضاح وزير راه و ترابري شد.

به گزارش ايسنا، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدمحمدرضا ميرتاج‌الديني معاون پارلماني رييس‌جمهور در نامه‌اي به علي لاريجاني تاكيد كرد با توجه به اينكه 13 نفر از نمايندگان از استيضاح وزير راه و ترابري منصرف شده‌اند بنابراين اين استيضاح فاقد حد نصاب بوده و بر مبناي ماده 219 آيين نامه داخلي مجلس غير قابل طرح است.

۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

يالقيز جينابلاري دونياسين دئييشدي

تسليت بنرين ايرشادين قاباغيندا گورنده باشيم دوندي ، گؤزلريم دولدي ، خبر چوخ آجي آما گرچئك ، بير آذربايجان ايگيتي آراميزدان كوچدو ، يالقيز جينابلاري دونياسين دئييشدي.

يالقيز دان 3 ديرلي اثر گلجك نسل لره ياديگار قالدي : جیغان ویغان، چیغیر باغیر و چال ها چال 

ایکی جان آواره سی
بیر قانلی اوره ک چیرپینیری قان آراسیندا
                                                       ویرنیخمادادیر قالمیش ایکی جان آراسیندا
هجرانه دؤزوب یا کی چالیشسین چاتا وصله
                                                        آواره قالیب وصل ایله هجران آراسیندا
چوخ جان آتیری جانینی جانانه یئتیرسین
                                                         سین_ سین گزیری عالم امکان آراسیندا
فکریم یول ایتیرمیش غریب آواره دی سانکی
                                                          حیران دولانیر برّ و بیان آراسیندا
گون باتمیش اذان دیر دئیه سن قاش قارالیبدیر
                                                         یول اَیریمی بیر قورخولو اورمان آراسیندا
ال اوزمه لی یَم یا یئنه ده دؤزمه لی یَم من
                                                          تدبیر قیلین بو ایکی بحران آراسیندا
بیر خیردا گیلایه یئکه لیر اولسون عداوت
                                                           بیر عؤمر یئر ائتسین ایکی جانان آراسیندا
جاندا دا مایا قویمالی اولساق یئری واردیر
                                                         تا صلح یارانسین بوتون انسان آراسیندا
یوخ غصه سی بیر گون ده کوسولسه دوشونن دوست
                                                         لازم دی اوموب_ کوسمه ده خوبان آرسیندا
بیر سام یئلی اسجک او کی بیزدن الین اوزدو
                                                         اوندان نه اوماق قورخولو طوفان آراسیندا
حق وئرمه لی ییک حق لی یه هر کیمسه اولا حق
                                                          زور قانونو جنگلده دی حیوان آراسیندا
نقد اولسادا آنجاق ائله دوزگون گرک اولسون
                                                          بیر کلمه ده هئچ اولمایا بهتان آراسیندا
بهلول کیمی من ده آغاجی اَت کیمی سوردوم
                                                         هارون لارا سؤز ساپلادیم عنوان آراسیندا
بیر گون گله جک یالقیز آدین قالمیش اؤزون یوخ
                                                         ائللر دئیه جک آدینی دستان آراسیندان
سندن قالاجاق قالسا بو اوچ یئرده نشانه
                                                         آرشیو ایله ویترین ایله دیوان آراسیندا
شاید ده سنین شکلینه هیکل یوناجاقلار
                                                           ائللر گؤره جک شهرده میدان آراسیندا
                                                                                                          یالقیز


۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

دو زبانگی یا دیگلوسی ترک زبانان در ایران !


تحصیل به زبان ترکی یکی از نیازمندیهای اساسی مردم ترک ایران است که بی توجهی به آن می تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد.
باور اکثریت مردم ترک ایران بر این است که مسئولین کشور با این نیازمندی معنوی مردم کشورمان بیگانه نیستند، اما تمامیت خواهان و انحصار طلبان فرهنگی و شوونیستها که می خواهند زبان و فرهنگ و ادبیات غنی و متنوع ایران را فقط در قالب تنگ زبان فارسی بگنجانند و ایرانی بودن را تنها فارس بودن
تبلیغ کنند ، با پیش کشیدن تصورات واهی،مسئولین مملکتی را در اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی دچار تردید می کنند.
حتی مدافعان دموکراسی خواهی و آنهائیکه شعار "ایران برای همه ایرانیان" را سرلوحه تبلیغات انتخاباتی خود برای مجلس ششم قرار داده بودند در جواب سئوال علت عدم اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی و تدریس به زبانهای غیر فارسی در مدارس،به کلی گوی متوسل شده و اساسا مسئولیت خود را در دفاع از اصول دموکراسی فراموش می کنند!اما ملت آگاه آذربایجان می داند که دیگر تاریخ مصرف فرضیه کهنه " یک کشور و یک زبان " سالهاست به سر رسیده و با اتکا به این فرضیه فرسوده نمی توان ملتی را از حقوق فرهنگی و زباتی خود محروم کرد !
مردمی که امروز در چارچوب خط مرزی ایران زندگی کرده و به ترکی سخن می گویند بر خلاف تصورات و تبلیغات تفرقه افکنانه آریائیست ها و پان ایرانیست ها،خود را وارثین اصلی و بومی این سرزمین کهنسال می دانند که تاریخ آن نه از 2500 سال پیش و از زمان کوچ اقوام آریایی از استپ های جنوب سیبری به ایران و تشکیل حکومتهای هخامنشی،بل از زمان ارائه اولین تمدن بشری به جهان بشریت و 7000سال پیش توسط ترکان دیرین این کشور یعنی سومریان شروع شده و تا به امروز ادامه یافته است.
در طول تاریخ 7000 ساله ایران،تنها هزار سال پادشاهان غیر ترک از جمله مقدونی ( یونانی ) و فارس و عرب بر ایران حکومت کرده اند که کمتر از 6/1 زمان کل تاریخ ایران است !از شروع حکومت سلجوقیان و از هزار سال پیش تا پایان حکومت قاجار نیز جز حکومت کوتاه مدت زندیه هیچ عنصر غیر ترکی در ایران حکومت نکرده است. در طول مدت 2500 سال، دو ملت ترک و فارس همواره در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته و در طول حکومت هزار ساله اخیر، پادشاهان ترک همواره ازنخبگان فارس زبان در اداره امور کشوری استفاده کرده و آنها را تا مقام نخست وزیری ارتقا داده اند.
در طول حاکمیت هزار ساله سلاطین ترک بر ایران ، در عین حالی که زبان پادشاهان ، وزرا ، وکلا ،صاحب منصبان عالی مقام کشوری و لشکری ترکی بوده و در مباحث دینی و فلسفی و علوم ریاضی و طب و نجوم از زبان عربی استفاده میشد، زبان دری(فارسی) هم به عنوان زبان شعر دربار و زبان بزم و شادی سلاطین مورد حمایت پادشاهان ترک بوده و این سلاطین ، در تشویق شاعران فارسی گوی به سرائیدن شعر و تقویت زبان فارسی دری نقش اساسی داشتند .

در طول حکومت سلاطین ترک و در طول ۱۰۰۰ سال ، زبان ترکی و فارسی در کنار هم و به موازات هم تا پایان دوره قاجار مورد استفاده در گفتار و نوشتار قرار می گرفته که آثار ارزشمندی از هر دو زبان به یادگار مانده است.
از زمان حاکمیت خاندان پهلوی که به حاکمیت مطلق زبان فارسی در ایران منجر گردید،تدریس زبان ترکی در مدارس ممنوع شد و بجز یکسال و در زمان نهضت مردم آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری در سالهای 1324-1325 که زبان ترکی ، زبان رسمی دانشگاه و مدارس و ادارات آذربایجان شد در بقیه زمانها اجازه تدریس به این زبان در مدارس و مراکز آموزشی ایران داده نشده است ؛ و در حالی که زبان ترکی آذربایجانی در دانشگاههای مختلف جهان تدریس و تحقیق می شود و دانشجویان زیادی در این کشورها به تحصیل و بررسی این زبان در مقاطع مختلف دانشگاهی می پردازند در کشور خودمان فرزندان این مرز و بوم از تحصیل به زبان خود محروم مانده اند!در کشوری که نزدیک به نصف جمعیت آن را ترک زبانان تشکیل می دهند و در دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی آن زبان چینی،ژاپنی،ارمنی،هوسایی و سواحلی آفریقائیها تدریس می شود ولی برای تدریس و تحصیل قانونمندترین زبان دنیا یعنی ترکی آذربایجانی در این مراکز جایگاهی نیست!و در حالی که رئیس جمهور کشور با ارائه " گفتگوی تمدن ها "چراغ روشن فرهنگ و تمدن را به عبادتگاه فرهنگ دنیا تقدیم می کند،خانه کوچک گفتگوی تمدن و فرهنگ خود در ایران در تاریکی است!

۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

زنگ هشدار آلودگی هوا در ارومیه هم نواخته شد

مهر: بالاخره زنگ هشدارهای زیست محیطی ارومیه هم به صدا درآمد بطوریکه ظرف چند سال آینده این شهر نیز به جرعه شهرهای آلوده کشور پیوسته و شهروندان آن ضمن محکوم شدن به تنفس هوای سنگین، به مناطق گرفتار در چنگال بیماریهای تنفسی می پیوندند.
پارامتر های آلودگی از جمله اکسید گوگرد، دی اکسید کربن و منوکسید کربن در هفته های اخیر رشد فزاینده ای را در ارومیه با وجود دارا بودن موقعیت جغرافیایی خاص کوهستانی و داشتن آب و هوای پاک این خطه از کشور تجربه می کند.
این درحالی است که متاسفانه بر اساس اعلام مسئولان زیست محیطی استان توسعه و صنعتی استان در ارومیه خارج از چهارچوب و بدون ملاحظات زیست محیطی در حال شکل گیری است که این روند رشد آلودگی هوا را تسریع می بخشد.
در کنار رکود دار بودن آلودگی هوای ارومیه توسط خودروها، منازل و واحدهای صنعتی استان آذربایجان غربی تحت تاثیر آب‌ و هوای مدیترانه ‌ای قرار دارد و با توجه به شرایط اقلیمی، توپوگرافی و اکولوژیکی، این منطقه هم‌ اکنون در زمینه آلودگی در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد.
پدیده وارونگی هوا و ریزگردها نیز که چند سالی از اواسط بهار تا اواخر فصل پاییز به عنوان میهمان ناخوانده دایمی روند آلودگی در ارومیه را سرعت داده و هر روز بر شدت میزان آلودگی هوا می افزاید.
آنچه بیش از همه نگرانی های زیست محیطی در ارومیه را موجب شده و زنگ های هشدار در این بخش را به صدا در آورده است بی توجهی به توسعه صنعتی استان بدون ملاحظات زیست محیطی است تا حدی که در ایجاد یا جانمایی واحدهای تولیدی توجه به مسایل زیست محیطی رفته رفته رو به فراموشی است.
آلودگی هوا در ارومیه
برخورد قاطع محیط زیست با واحدهای آلاینده دولتی و خصوصی
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در گفتگو با خبرنگار مهر از برخورد قاطع با متخلفان خبرداده و می گوید: در این خصوص با هیچ ارگان دولتی یا خصوصی تعارف نداشته و در صورت بروز هر گونه بی توجهی به استانداردهای زیست محیطی با خودداری از چشم پوشی و با قاطعیت تمام برخورد می شود.
حسن عباس نژاد با تاکید بر اینکه محیط زیست استان مخالف توسعه در استان نیست می افزاید: ما با توسعه ای مخالف هستیم که درآمد را مقدم بر سلامت می داند.
وی با بیان اینکه توسعه نباید به قیمت از دست رفتن سلامت مردم باشد خاطرنشان می کند: در توسعه شهرهای استان به خصوص ارومیه باید ملاحظات زیست محیطی، آب های زیرزمینی و آلودگی خاک مدنظر قرار گیرد.
این مقام مسئول رویکرد جدید این اداره را مقابله با هرگونه آلودگی و برخورد قاطع در این خصوص اعلام کرده و می افزاید: اقدامات و برنامه ریزی های لازم در این خصوص صورت گرفته و در راستای جلوگیری از افزایش آلودگی واحدهای تولیدی و صنعتی استان پایش می شوند.
عباس نژاد می گوید: در این زمینه در طول سالجاری بیش از هزار و 280 واحد بازدید و برای 156 واحد آلاینده شناسایی شده در سطح استان اخطارهای لازم زیست محیطی صادر شده است که این اقدام تعطیلی پنج واحد تولیدی و صنعتی را در پی داشت.
وی ادامه می دهد: متاسفانه به دلیل عدم رعایت در ایجاد واحدهای تولیدی و صنعتی و جانمایی آنها بحث آلودگی هوا در ارومیه رو به افزایش است می افزاید: در طول 40 روز سال از شاخص اندازه ‌گیری آلودگی هوا در شهرستان ارومیه بیشتر از حد استاندارد است و این هشداری برای قشر مسن و کودکان جامعه در شهر ارومیه است.
آلودگی هوا در ارومیه
بروز پدیده وارونگی بیش از 90 روز در سال
مدیرکل محیط زیست آذربایجان غربی  با بیان اینکه در طول سال، استان آذربایجان غربی 90 روز تحت تاثیر پدیده وارونگی هوا قرار دارد، خاطرنشان می کند: با توجه به اینکه در قسمت شرق و شمال شرق ارومیه وارونگی هوا مشاهده می ‌شود دید افقی و عمودی در ارومیه به شدت پایین آمده است.
وی یادآور شد: در این راستا بر اساس اعلام شاخص های اندازه گیری استاندارد و بین المللی طی سالجاری 40 روز بیشتر از حد استاندارد آلودگی هوا در ارومیه برای گروهای سنی مسن و کودکان و چهار روز برای تمامی گروه های سنی گزارش شده است که این امر زنگ هشدار زیست محیطی را به صدا در آورده است.
این مقام مسئول با تاکید مجدد بر اینکه در چند سال اخیر در بحث هوا در شهرستان ارومیه شاخص‌ های خوبی نداریم و برخی آیتم‌ ها در ساعات پیک ترافیک در فصل زمستان از استاندارد لازم فاصله دارد می گوید: شرایط در ارومیه از نظر شاخص ‌های آلودگی هوا در شرایط مطلوبی قرار ندارد و ظرف چند سال آینده جزو شهرهای آلوده کشور می‌ شویم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه بشر امروز به دلیل عدم توجه به ملاحظات و شاخص‌های زیست محیطی با مشکلات بسیاری مواجه است گفت: آلودگی‌ هایی از قبیل آلودگی آب و خاک و هوا، آلودگی‌های مربوط به فاضلاب‌های شیمیایی و تخریب لایه ازن که در سطح دنیا و به‌ ویژه در کشور ما مشاهده می‌شود ما را متعهد می‌کند که مسائل زیست محیطی را رعایت کرده و نسبت به توسعه این مسائل تلاش کنیم.
مدیرکل اداره محیط زیست آذربایجان غربی می گوید: یکی از اجزایی که این اداره در توسعه شاخص‌های فرهنگی در زمینه حفاظت از محیط زیست به کار گرفته توسعه مشارکت‌های مردمی و ارائه آموزش‌های زیست محیطی برای اقشار مختلف جامعه است.
***
با وجود هشدارهای زیست محیطی استان آذربایجان غربی به خصوص ارومیه به دلیل شرایط جغرافیایی یکی از مناطق خوش آب و هوای کشور به شمار می رود ولی در سالهای اخیر به دلیل بی توجهی مسئولان زنگ هشدارهای زیست محیطی زیادی در این خطه از جمله خشک شدن دریاچه ارومیه به صدا در آمده که این مشکل زیست محیطی به اندازه کافی برای اهالی مردم منطقه خطرآفرین است.
امید می رود بی تفاوتی به هشدار زیست محیطی به  روند رو به رشد آلودگی هوای ارومیه نیز موجبات نگرانی های اهالی این منطقه نشود.

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

ظلم شوونیزم فارس, به یک کودک از زبان خودش

چنگیز تیمورلو
تصمیم گرفتم بنویسم اما نه سیاسی!
ولی چه بنویسم ؟ از کجا بنویسم؟ گوشه ای از حقایق زندگیم را… ولی خیلی ساده خواهم نوشت آنقدر ساده که نوشته هایم مثل زندگیم ساده باشد !!. شاید سئوال کنید جرا فارسی می نویسم ؟. چون اکثر افرادی که بعنوان خوانند ه این نوشته می توانم قلمداد کنم شاید ترکی خواندن بلد نباشد و یا کسانی که هم ترک نیستند با خواندن این خاطره زندگی من کمی از درصد فاشیستی آنها کاسته شود
از بدو تولد در آفساید بودم چون داخل مرزهای مصنوعی بنام ایران با افکار پوسیده آریایی متولد شدم ولی امیدوار بودم که روزی خاک پاک من از زیر ستم ملی جدا شود ولی مگر می توان ؟ا
اولین بار که تلویزیون نگاه کردم زبان آن را نفهمیدم از مادرم پرسیدم مگر این تلوزیون مال کشور من نیست ؟گفت چرا فرزندم تلوزیون مال کشوری هست که در آن زندگی می کنیم پرسیدم پس چرا زبان آن را نمی فهمم ؟ گفت چون آنهایی که آن بالا نشسته اند از ملت ما نیستند گفتم حالا به من بگو این تلوزیون چه می گوید ؟ گفت من هم نمی دانم خود به خود پرسیدم که این چه تلوزیونی هست که نه من نه مادرم اززبانش نمی فهمیم آیا براستی این تلوزیون مال ماست ؟ا
بای بکیک هفته قبل از اینکه به مدرسه بروم با پدرم رفتیم کتاب بخریم در راه به پدر گفتم که در این کتاب چه نوشته است ؟ گفت پسرم من نمی توانم بخوانم با خود فکر کردم که وای این چه کتاب سختی است که حتی پدرم از خواندن آن ناتوان است کتابهارا در کیف گذاشته به مدرسه رفتم و روز اول معلم سرکلاس آمد وگفت کتابها را باز کنید ما هم باز کردیم در کتاب عکسهایی بود که سگی به دنبال گربه بود و معلم کفت بجه ها هر وفت این عکس را دیدید می گویید سگ گربه را دنبال می کند یگی از بچه به معلم گفت آقا اچازه ولی اینجا یک “ایت ” و ” پیشیک ” است معلم جواب داد نادان هر آنچه تابحال یاد گرفتید هیچ است و از این به بعد هر چه من می گویم درست است با خود گفتم پس این همه اهل روستا اهل خانواده و این همه دانش آموز که مقل من صحبت می کنند همه هیچ است و چرا این همه مردم تا بحال هیچ یاد گرفته اند
چند ماه بعد موقع امتحان بود معلم از من سئوال کرد و عکس بز را به من نشان داد و گفت این چیست من هم گفتم “گئچی ” و همه بچه خندیدند و معلم بر دستهای من چوب زد صورتم سرخ شده بود ولی یک بار فریاد کشیدم اگر می خواهید بدانید که من اشتباه نمی گویم همه بیایید به دامداری ما برویم که ما صدتا از این حیوان پرورش می دهیم و همه را گئچی می گوییم و معلم گفت که گئچی را در دامداری می گویند ولی در مدرسه به آن بز می گویند با خود فکر کردم این چه حیوان عچیبی است که نام آن در مدرسه و دامداری فرق می کند این تغییر اسامی به آن حد رسید که در خانه وقتی اسم مدرسه ای بعضی چیزها را می گفتم با پدرومادرم مشکل داشتم ودر آخر به این نتیجه رسیدم که مدرسه جائئ است دروغگو و فقط اسامی اشیا را عوض می کند و باعث اختلاف بین من و خانواده ام میشود چون چیزهایی که در مدرسه به من یاد می دادند کاملا مخالف با آن چیزهایی بود که تابحال یاد گرفته بودم و همه مردم مثل من صحبت می کردند و سئوالات زیادی در ذهنم بدون جواب مانده بود به همین خاطر هر روز از دست معلم چوب می خوردم و پیش بچه ها خورد می شدمبای بک
اگر سر شما را درد می آورم معذرت می خواهم ولی اگر شما تحمل شنیدن این حرفهای را ندارید تصور کینید که من اینها را نشنیده ام و با اینها زندگی کرده ام و حال مرا درک خواهید کرد
روز ی درس مربوط به بخش کردن کلمات بود که آنها را با صداهای مختلف بخش می کردیم مقثل دفتر = دف + تر معلم صدایم کرد و گفت نقاش را بخش کن فورا فکر کردم که این کلمه یک ق دارد آیا آن را در بخش اول بگویم یا بخش آخر در این فکر بودم که معلم با صدای بلند گفت چنگیز زود باش نقاش را بخش کن من قسمت اول را که نق بود سه بار گفتم(نق نق نق) ولی نمی دانستم که در قسمت بعدی ق را دوباره بگیویم یا نه یکی از دوستانم در ردیف اول نشسته بود یواشکی به من گفت قاش قاش منم فکر کردم می گوید فرار کن و از دست چوب زدن معلم خلاص شو ولی من فرار نکردم چون آنقدر چوب خورده بودم که دستهایم عادت کرده بود و آنروز هشت عدد چوب خوردم درست به اندازه سن خود و تا روز بعد دستهایم عذاب می کرد
عید نوروز همان سال بود که پسر همسایه ما احمد که درجه دار بود با خانواده اش به روستا آمده بودند من متوجه شدم که ایشان با دختر کوچک خود صحبت می کند ولابلای صحبت خود بعضی از کلمات مدرسه ای را هم استفاده می کند از احمد پرسیدم مگر شما معلم هستید که به زبان مدرسه ای صحبت می کنید گفت نه پسرکوچولو ما معلم نیستیم و این زبانیکه صحبت می کنیم زبان مادری همسر من هست . بخانه رفتنم واز از مادرم پرسیدم آیا زبانی که ما در مدرسه با آن درس می خوانیم زبان مادری همسر احمد آقا هست ؟ گفت بلی پسرم احمد آقا چون در فارسستان کار می کند خانمش از ملت ما نیست و من خودم هم زبان ایشان را نمی دانم پرسیدم چرا در حالی که همه روستای ما به زبان من صحبت می کنند من مجبور هستم که به زبان همسر احمد آقا درس بخوانم؟ مادرم دستی به سرم کشد و گفت اوغلوم نیه چوخ سؤز سوروشورسان(چرا زیاد سوال می کنی) و جوابم را نداد
ولی اگر می خواست هم جواب بدهد بنظر شما چه می توانست بگوید?بای بک
آری با این سئوالات بزرگ شدیم و زندگی ما پر از مجهولاتی ماند که کسی نتوانست جواب مرا بدهد ولی بعدها فهمیدم این فقظ مشکل من نیست بلکه میلیونها ترک مقل من هستند که جواب سئوالاتشان داده نشده است ولی باز هم سئوال دیگری به ذهنم رسید تا حالاکه فکر می کردم تنها هستم ولی حالا دیدم که زیاد هستیم ولی باز هم نمی توانیم به زبان خود درس بخوانیم اگر در دنیا تها بودم خیال می کردم که جهت تنها بودن نمی توانم این مشکلات را حل کنیم ولی نمی توانم که با خیالات زندگی کنم بایستی با حقایق زندگی کرد و در راه گرفتن حق خود بایستی مبارزه کرد و اینجاست که سخن قهرمان بزرگ آذربایحان (بابک )به یادم افتاد که می گوید روزهای زیادی بود که گرسنه وتشنه ماندم ولی حتی یک روز هم که نا امید باشم نداشتم…. ا
یارانان گونده ن آنامدان منه دنیا قارالاندی
آتیلان اوخ منه دیدی اؤره گیم هی پارالاندی
هر خیال ایله دولاندیم آرزولاریم آرالاندی
وطنیم چوخلو تالاندی غمیم آرتیب هاوالاندی
وطن عشقیمده تالاندی
تورک دیلین ساغ اله آلدیم قارا باختی سولا توتدوم
میللتیمده غمی گؤردوم کؤکسومه هر غمی اؤتدوم
آغلایار کن یولا دوشدوم جواب آخدارماغا گزدیم
سادجه آنامی تاپدیم
دئدی اوغلوم دیلین اولسا قارا دنیا سنین اولماز
هر خیالیله دولانسان آرزولارین آرالانماز
غمین اولماز
سنین آغلار سسین اولماز……… ا
چنگیز تیمورلو
cengizteymurlu@yahoo.com

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

شاهزادگان پارسی؛ بی‌ربط ترين نام

هم اکنون تيم ملي فوتبال ايران در قطر به سر مي برد و هر بازي اين تيم ميليون ها نفر هموطن را پاي گيرنده هاي تلويزيون مي نشاند تا اتحاد ملي يک کشور را در قالب يک تيم ببينيم و براي هر برد آن شاد باشيم و پايکوبي کنيم و براي شکست هاي آن زانوي غم بغل گيريم .

همان گونه که از اسم آن مشهود است تيم ملي ايران از بازيکنان يک کشور تشکيل شده است و از ميرزاپور لر تا پژمان نوري گيلک و از انصاري فرد آذري تا مبعلي خوزستان و از اصفهان تا تهران ، بازيکنان يک اسم واحد به نام ايران را يدک مي کشند . اما در اين بين ندانم کاري هاي تعدادي سردر برف فرو برده که فقط دنبال اسم هاي دهان پرکن هستند چنان ريشه به تيشه ملي گرايي ايراني مي زنند که زمان ثابت خواهد کرد که چه مي گويم .

اگر ما هنوز ميل داريم شاه و شاهزاده را در القاب خود استفاده کنيم پس جمهوري اسلامي براي چيست ؟ و بعد اين که پارس چه کاربردي در زمان فعلي ما دارد که اصرار فراوان بر پارس بودن داريم؟ اين دو کلمه که شاهزادگان پارسي را تشکيل مي دهند و شعار تيم ملي هم بر آن قرار گرفته است ظاهرا اسم بسيار زيبا و احساس برانگيزي است اما در وراي آن مسايل سياسي و اجتماعي نهفته است که باعث مي شود حلاوت اين شيريني بر مذاق تلخ شود.

ايران تشکيل شده از قوميت هاي گوناگون است و هر گوشه اين سرزمين موزه اي زنده است از سنت ها ، رسوم ، زبان ها ، پوشش ها و ... که در کنار هم سرزميني را بنام ايران تشکيل مي دهد. آنچه همه ايرانيان را به هم وصل مي کند مليت و اسلاميت آن هاست ولاغير . در اين بين فرصت طلباني هستند که براي بهره برداري هاي پشت پرده بر طبل ناسازگاري مي زنند و در کنار آن بي توجهي به اصولي از قانون اساسي کشور موجب پررنگ تر شدن اين قوميت گرايي ها مي شود .

اما مخاطب ما در اين نوشته سازندگان شعار شاهزادگان پارسي است که بر اساس چه منطقي اين شعار را انتخاب کرده اند ؟ آيا يک آذري،‌ يک عرب ،‌يا بلوچ و ... تعلق خاطري با اين اسم دهان پرکن خواهند داشت ؟ آيا انتظار خواهيد داشت که وقتي بر طبل قوميت گرايي از سوي مسئولان زده مي شود ،‌ قوم هاي داخل ايران احساسي به تيم ملي خود نشان دهند؟

مردم ما در بحث تيم هاي ملي فارغ از همه سياست زدگي هاي رايج ، تيم ملي را تشويق مي کنند و با آن شادند و غمگين اما در اين بين عده اي کوته نظر هستند که بر اساس ناآگاهي از فضاي اجتماعي فرهنگي ايران اقدام به توليد فکرهايي مي کنند که غير از باررواني منفي، دستاوردي ندارد و موجب بروز شکاف مي شود.

اگر مي خواهيم به کشورهاي حاشيه خليج فارس فخر بفروشيم که بايد گفت آن ها با پارس غريبه ا ند چرا که به لحاظ ساختار نوشتاري اصلا پارس را نمي فهمند مگر بنويسيم فارس اما همين کلمه نيز ساختار شکل يافته ايران را نشان نمي دهد بلکه اشاره خاصي به قومي درايران دارد که تاکيد بر استفاده از اين کلمه همه اقوام ديگر را حذف مي کند . اگر به جاي پارس ، از کلمه ايراني استفاده مي شد مي توانست نمادي بر هويت کلي تمام قوم هاي ايران باشد و عاملي بر اتحاد اما اگر از واقعيت فرار نکنيم در بين جامعه باسواد قوميت هاي ما شاهد زمزمه هايي بر اين که چرا مسئولان سهوا و عمدا بر تحريک قوميت ها اصرار دارند ؟

من ترک هستم بر آذري بودن خود افتخار مي کنم اما ايراني نيز هستم و دينم اسلام ، او عرب است و ايراني و آن يکي ... همه ايراني هستيم نه شاهزاده پارسي!

"شاهزاده ها " را لعنت كنيم و يا دعا ...؟!

حسن راشدي :  25 / دي/ 89
عده اي از ناسيوناليست هاي افراطي فارس تلاش دارند نام"ايران " را با نام "  پارس" جايگزين و ملل و اقوام غير فارس ايران را در داخل قوم فارس حل كنند و يا اگر اين كار را به صورت كوتاه مدت و سريع نتوانند انجام دهند ، طوري با شعارها ، پيامها و كلمات بازي كنند كه بيننده و شنونده اين شعارها و پيامها ، با شنيدن كلمه ايران ، جز زبان ، فرهنگ ، هويت و كليه مشخصات قوم  فارس ، هيچگونه زبان ، فرهنگ و خصوصيات ديگري در ذهنش تداعي نشود !
مثلا وقتي از راديو اعلام شود: "هم اكنون يك ترانه ايراني بشنويد " هيچ كسي جز اينكه از گيرنده خود ترانه فارسي بشنود ، انتظار ديگري را نخواهد داشت ، در حالي كه با اعلام اين نام ، اين ترانه مي تواند ، آذربايجاني ، گيلكي ، مازندراني ، كردي ، لري ، بلوچي ، تركمني عربي و غيره باشد ، چرا كه ايران مساوي فارس نيست كه ترانه ايراني هم مساوي ترانه فارسي تلقي شود !
علاوه بر فارسها   توركها ، گيلكها ، مازندرانيها ، كردها ، لرها ، بلوچها ، تركمنها  و عربهاي ساكن ايران هم ايراني به حساب مي آيند  و فارسها ، ساكنين  و شهروندان مطلق ايران نيستند كه همه چيز ايران متعلق به آنها باشد  ،در حالي كه مي شد اين جمله را چنين بيان كرد : " هم اكنون يك ترانه فارسي بشنويد "
در تداوم چنين سياست انحصار طلبانه  و افراطي عده اي كه شايد از تاثير منفي و  واگرايانه  آن در جامعه موزاييكي ايران هم مطلع نيستند  اخيرا  جهت شركت در بازيهاي پانزدهمين دوره جام ملتهاي آسيا ، مسئولين ورزشي كشور با اعزام ورزشكاران ايراني نه ، بلكه " شاهزاد ه هاي پارسي !! "  به قطر ، در تاريخ  17 / دي / 89 مسابقات فوتبال كشورهاي آسيايي در شهر دوحه را آغاز كردند ؛ قرار بر اين بود كه تيمهاي اعزامي به اين مسابقات شعارهايي را هم براي تيم خود انتخاب كنند ؛ كشوري مثل ازبكستان " گوج بيرليكده دير "  ( قدرت در اتحاد و يگانگي است ) ، استراليا : "ما رعدي هستيم از جنوب" ، عربستان سعودي : "شاهين هاي سبز " ، سوريه : "عقابهاي قرمز  " ، عراق " شيران بين النهرين " و  بقيه هم شعارهايي در تقويت روحيه اعضائ تيم خود انتخاب كرده بودند .
  اما در اين ميان شعاري كه توسط فدراسيون و يا به سفارش هر كس ديگري براي تيم ملي ايران انتخاب شده بود تامل برانگيز بود :  " شاهزاده هاي پارسي " !
واژه شاه بيش از 30 سال است در اين كشور  نماد طاغوت ، استبداد ، ظلم و ستم و چپاول و دهها  معناي تنفر و انزجار را در خود نهفته دارد و كلمه  شاهزاده ، معنا و مفهوم مفت خور ، حق كش ، بي بند و بار و عياش و لاابالي را يدك مي كشد ؛ در طول اين 30 سال به جز عده اي معدود از تغذيه شوندگان دربار شاه و شاهزادگان ، نه تنها هيچكدام از افراد و مسئولين حكومتي ، بلكه هيچ فرد شناخته شده اي  از افراد جامعه بر شاه و شاهزاده افتخار نمي كرد  و  نام شاه و شاهزاده جز نماد ظلم  و  و جور و ستم  و بي بندو باري به همراه خود نداشت ؛
 بر همين اساس بود كه بعد از انقلاب اسلامي به لحاظ تنفر از شاه و شاهزاده نام شهرها و مكانهايي كه در آن كلمه شاه داشت تغيير دادند ، نام استان كرمانشاه را باختران گذاشتند ، شاه آباد را اسلام آباد نام نهادند ، شهسوار  و شاهي را نام  ديگر گذاشتند و حتي نام  شهر شاهرود هم كه در فرهنگ عامه معناي "رود بزرگ"  را داشت هم اوائل انقلاب  تغيير دادند ؛  ايل مشهور آذربايجان با نام چند صد ساله " شاهسون " را هم " ائلسون " گذاشتند كه با نام شاه عجين نگردد و اين نام با اينكه تاريخچه اي حد اقل 500 ساله دارد  و ارتباطي هم با شاهان پهلوي و حتي قاجار هم ندارد هنوز هم به نام اصلي خود بر نگشته است  ؛ و بسيار نامهاي تركيبي  كه كلمه "شاه " در آن موجود بود تغيير داده شد ، حال چه شده است مسئولين ورزشي ، برخلاف معيارهاي نظام  و حافظه تاريخي منفي نه چندان قديمي مردم از نام شاه و شاهزاده ، لباس تقدس بر نام شاه و شاهزاده پوشانده و شعار  " شاهزاده هاي پارسي  " را بر تيم ملي انتخاب مي كنند ، كه اين فرزندان لايق و برومند كشور كه دست چيني از جوانان شايسته نقاط مختلف كشور  با زبان و فرهنگ و هويت متفاوت و مخصوص به خود مي باشند ،  نه شاهزاده و مفت خور و  لاابالي اند و نه همه اشان پارسي !
اين شعار  ضد ارزشي علاوه بر اينكه مغاير با معيارهاي نظام جمهوري اسلامي است ، شعار  نژادپرستانه و انحصارگرايانه هم هست !
ايران كشور كثيرالمله است ، در اين كشور  فقط شاهزادگان  پارسي و يا حتي تاجرزادگان ،  كارگرزادگان و يا كشاورز زادگان پارسي  زندگي نمي كنند كه شعار تيم ملي  آن بر اساس قوم پارس يا فارس كه فقط يكي از اقوام تشكيل دهنده ايران است انتخاب شده باشد ، در اين كشور توركان با جمعيت حدود 30 ميليوني و اكثريت نسبي ،بيشترين تركيب جمعيتي كشور را تشكيل مي دهند ، وقتي كردها ، تركمنها ، عربها، بلوچها ، لرها ، گيلك و مازني ها را هم بر اين تركيب بيفزاييم  اكثريت مطلق جمعيت كشور با غير پارسيان بوده و فارسيان در اقليت خواهند بود ، پس انتخاب شعار  ضد ارزشي و قوميتي "شاهزاده هاي پارسي " و ناديده گرفتن ديگر ملل و اقوام ايراني در اعزام تيم ورزشي به خارج ، چه معنا و مفهومي را تداعي مي كند ؟!
شاهزاده هاي واقعي پارسي از غصه بي ارزش شدنشان در حال خودكشي و رها شدن از زندگي وامانده و دربدري هستند ، همين چند روز پيش خبر خودكشي عليرضا پهلوي  فرزند دوم محمد رضا ، شاه سابق ايران را شنيديم  ، ليلا پهلوي  خواهر وي نيز  چند سال پيش خودرا  كشته بود ؛ حال چه شده است در حالي كه شاهزادگان واقعي پارسي از شاهزاده بودنشان شرمنده و پشيمان هستند  "شاهزادگان ساختگي پارسي " در كشور جاي آنان را مي گيرند ؟!
آنچه كه باقي مي ماند رشد فزاينده انحصار طلبي و ناسيوناليسم برهنه افراطي و خطرناك فارسي در كشور  و بي تفاوتي آشكار و فزاينده  به حقوق ملل و اقوام غير فارس  در ايران است كه مي تواند آينده نگران كننده اي را براي ايران با تركيب جمعيتي موزاييكي رقم زند !

سلام لار بوتون سويداشلاريما

اتاي بوتاي آدلي وبلاگ بو گوندن ايشه باشلادي.

ياشاسين جانيم آذربايجان